Skip to content

سرلشکر خلبان شهید ابوالفضل اسدزاده

نگاشته شده در تاریخ 26/03/1398
ساعت 07:59

زمان و محل تولد: آذر 1333 جهرم

رسته خدمتی: نیروی هوایی ارتش

تاریخ و محل شهادت 4 بهمن 1364 منطقه فاو

تحصیلات: فوق لیسانس

محل دفن: گلزار شهدای فردوس جهرم

شهید ابوالفضل اسدزاده، در سوم آذر 1333 در شهرستان جهرم و در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. وی دوره ابتدایی را در دبستان شاپور و دوره متوسطه را در دبیرستان های فردوسی و اسلامی این شهر گذرانید.

شهید ابوالفضل اسدزاده در دوران تحصیل خود از هوش و ذکاوت سرشاری برخوردار بود؛ به طوری که زبانزد شاگردان و معلمان بود. وی در سال 1352 به استخدام نیروی هوایی ارتش در آمد و به عنوان “دانشجوی افسری رادار” مشغول به خدمت می شود. شهید اسدزاده در پایان دوره به دلیل کسب رتبه ممتاز، به عنوان استاد رادار، در مرکز آموزشهای هوایی تهران مشغول به خدمت شده و از آنجایی که به ادامه تحصیل علاقه داشت در کنکور سراسری دانشگاه شرکت کرده و در رشته پزشکی قبول می شود، اما با مخالفت ارتش روبرو می شود. شهید اسدزاده نا امید نمی شود و به رغم نیاز مبرم به وی در تدریس رادار، در سال 1355 در رشته خلبانی نیروی هوایی شرکت می کند و پس از قبولی، به عنوان دانشجوی خلبانی ادامه تحصیل می دهد. وی پس از گذراندن دوره مقدماتی در همان سال عازم آمریکا می شود.

شهید ابوالفضل اسدزادهدوره تکمیلی را در کشور آمریکا با موفقیت بی نظیر به پایان می رساند و کلیه جوایز آن دوره را بدست می آورد که تا آن زمان هیچ کدام از دانشجویان ایراینی و آمریکایی چنین امتیازی را کسب نکرده اند.

بنا به گفته شهید اسدزاده، استاد خلبان آمریکایی گفته بود اگر روزی من در جنگ، با اسدزاده روبرو شوم حتما از مقابل او می گریزم.

در رابطه با کسب جوایز در متن نوشته شده ای توسط شهید آمده است: بالاخره پس از تلاش های زیاد و کمک خداوند به آن نتیجه ای که سالها منتظرشس بودم رسیدم و آن پرواز با هواپیمایی است که تمام آرزوها را به ثمر رساند، امیدوارم که همه به آرزوئی که در دل دارند، برسند.  شب دوشنبه 13 آذر 1357برای من فراموش نشدنی است، چون به آن آرزویی که نهایت افتخار را داشت، رسیدم، در تمام دوران خلبانی که جهت دریافت وینگ خلبانی دوره می دیدم همیشه فکر می کردم که که از بقیه عقب هستم و این فکر باعث کار کردن مضاعف شد ولی در این روز متوجه شدم که نه تنها عقب نیستم بلکه از همه جلوتر بودم تا جایی که رئییس پایگاه آمریکایی مرا به اسم شناخت و در خواست پرواز با من کرد. اینها همه لطف خداوندی و دعای شما هاست که انسان سرافراز می گردد.

در این نوشته آمده است، عکس را با جوایزی که دریافت کردم در روزنامه انداخته اند. چهار جایزه ممتاز وجود داشت  که یکی مربوط به آکادمی پرواز یعنی درس، یکی مربوط به پرواز، یکی مربوط به بهترین افسر و یکی نیز مربوط به کسی است که از همه نظر بهترین است، که هرکدام از اینها را یک نفر می توانست بگیرید و در تاریخ نیروی هوایی آمریکا برای اولین بار تمام اینها متعلق به یک نفر شد و آن من هستم که در عکس دیده می شود. (20/9/1357).

سرلشکر خلبان شهید ابوالفضل اسد زاده در خرداد 1358، مصادف با پیروزی انقلاب به میهن اسلامی باز می گردد و به درخواست کشور آمریکا جهت ماندن در آن کشور، پاسخ منفی می دهد و علاوه بر آن، سایر دانشجویانی در در آمریکا بوده و تحریک به ماندن می شدند را قانع به بازگشت به کشور می نماید و در این مورد نیز کاملا موفق بوده است به طوری که حتی یک نفر از آن دانشجویان در آمریکا باقی نماند. شهید ابوالفضل اسدزاده پس از بازگشت به عنوان استاد خلبان در دانشکده هوایی مشغول به خدمت می شود و با توجه به ضطع رابطه با آمریکا و عدم اعزام دانشجو به آن کشور، وی و جمعی از همکارانش مسئول تشکیل دانشکده خلبانی می شوند و اقدامات اولیه انجام می دهند و دانشجویان ادامه تحصیل خود را در ایران آغاز می نمایند. شهید ابوالفضل اسدزاده یکی از مؤثرترین افراد در ایجاد دانشکده خلبانی جهت پرواز دانشجویان، در پادگان قلعه مرغی تهاران بود. او با شروع جنگ تحمیلی  به سبب احساس مسئولیت در پاسداری از میهن اسلامی داوطلب پرواز با هواپیمای جنگی(اف 5) می شود و در سال 1361 در پایگاه دزفول پرواز با هواپیمای جنگی را با موفقیت انجام می دهد و در همان پایگاه مشغول به خدمت می شود.

شهید ابوالفضل اسدزاده علاقه زیادی به شرکت در پروازهای جنگی داشته که با توجه به وجود خلبانان با سابقه پروازی بیشتر و جوان بودن او، مسئولین پایگاه با خواسته اش مخالفت می کنند و می گویند شما نباید در پروازهای جنگی شرکت کنید. اما شهید اسدزاده اصرار می ورزد و بالاخره فرماندهان خود را قانع به پذیرش خواسته اش می نماید. در سال 1362 عقیدتی سیاسی پایگاه از بین چندین نفر شهید ابوالفضل اسدزاده را کاندیدای معاونت نظامی عقیدتی می نماید و از او دعوت می نماید، شهید اسدزاده به شرطی این مسئولیت را می پذیرد که امور پروازی خود را انجام دهد و این امر مورد موافقت قرار می گیرد.

شهید ابوالفضل اسدزاده پس از پروازهای مکرر در خاک دشمن و بروز مهارت و شجاعت خود سرانجام در عملیات والفجر8 پس از بازگشت از مأموریت مورد اصابت پدافند هوایی دشمن قرار می گیرد و به هواپیما صدمه شدید وارد می شود، لیدر وی نکرر از او می خواهد هواپیما را ترک نماید اما او عقیده داشت به هر قیمت که شده باید هواپیما را نجات دهد که به رغم تلاش زیاد فرصت پیدا نمی کند و در خاک ایران اسلامی در جزیره مینو منطقه فاو هواپیمای وی با زمین برخورد می کند و بنا به گفته افسر رادار با ندای یا امام زمان(عج) به آرزوی خود که فوز عظیم شهادت است نائل می آید.